به گزارش خبرنگار مژده خبر، زهرا ذاکری نصرآبادی استاد بسیجی عضو هیأت علمی جامعه ‎شناسی دانشگاه پیام نور استان اصفهان؛ در یادداشتی «نقش فرزندآوری و رشد جمعیت در اقتدار بین المللی» تبیین کرده است.

متن یادداشت وی  به شرح زیراست:

جمعیت یکی از شاخص‌های مهم توسعه جوامع است و شاخص جمعیت ‎شناختی امید به زندگی یکی از سه شاخص اصلی توسعه انسانی است. داشتن ساختار جمعیتی جوان و نیروی انسانی پرتوان در جامعه منجر به رشد اقتصادی، پویایی و سرزندگی اجتماعی، رشد شاخص‌های آموزش، توسعه علم و فرهنگ و تکاپوی سیاسی و حضور پرقدرت در عرصه‌‌های سیاست داخلی و خارجی می شود.

در این میان یک جامعه اسلامی علاوه بر دغدغه‌های رشد و توسعه، رسالتی جهانی برای گسترش آیین مقدس اسلام و رشد تمدن اسلامی دارد. اگر در جهان غرب شاهد آن هستیم که از سال‌های پایانی ۱۹۶۰ میلادی تحت تأثیر انقلاب ارتباطات و تقسیم کار جهانی، دامنه جهانی شدن بر کلیه عرصه‌ها و حوزه‌های فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و دیگر شئون زندگی ملل سرایت نموده و تمام این حوزه‌ها را متأثر از خود ساخته است، به گونه‌ای که در یک قرن اخیر جهانی شدن و کنشگری اقتصادی، فرهنگی و سیاسی در عرصه رقابت‌های جهانی شرط اصلی توسعه جوامع بوده است، در جهان اسلام از بدو پیدایش دین مبین اسلام، آنگاه که پیامبر اکرم (ص) در بدو رسالت خویش شروع به فراخواندن امرای سایر کشورها به دین اسلام نمودند، رسالت اصلی پیامبر بر مدار توسعه دین اسلام فراتر از مرزهای جهان عرب قرار داشته و جهانی کردن تمدن اسلامی صبغه ای ۱۴۰۰ ساله دارد. تکاپوی دیرینه مسلمان ها در انجام این رسالت جهانی باعث شده است که اسلام و مسلمین همواره یکی از دو جبهه اصلی جنگ و برخورد تمدن ‎ها باشند و حضور آنها به معنای رقیبی پرقدرت در عرصه رقابت ‎های جهانی تلقی می شود.

براساس نظریه هانتینگتون، عصر حاضر عصر مناقشه و برخورد بین تمدن‎ هاست و کانون اصلی این منازعات تمدنی، تنازع میان تمدن غرب از یک سو و تمدن اسلامی از سوی دیگر است. به زعم وی، از این پس به جاى مرزهاى سیاسى سابق، خطوط گسل میان تمدن هاست که نقاط بحران خیز را پدید مى‏آورد. این نظریه‌پرداز از حرکت ‎ها و جنبش ‎های اسلامی به مثابه یکی از زمینه های اصلی برخورد تمدن ها یاد می کند و سعی دارد کارگزاران سیاسى غرب را به اتخاذ تدابیر لازم و پیش‏ بینی هاى احتیاطى تشویق نموده، آنان را به تحکیم وحدت و انسجام درونى تمدن خود ترغیب نماید تا از مناقشات فرعى درون‏ تمدنى که موجب تضعیف موضع شان در برابر تمدن‏ هاى دیگر به ویژه تمدن اسلامی می شود، بکاهند. نیکسون نیز با همین تلقى و با دفاع از دیدگاه هانتینگتون، از تهدید اسلام نام می ‏برد. چنین دیدگاه هایی که توجه زیادی را در عرصه سیاست های بین المللی به خود جلب کرده ‎اند، دال بر آن است که اسلام و جنبش‎های اسلامی همواره رقیبی پرقدرت در برابر تمدن‎های غربی هستند؛ کما اینکه در طول تاریخ بارها شاهد نسل‎کشی و جنگ‌های خونین بین این دو جبهه بوده‌ایم. جنگ‌های خونین رژیم صهیونیستی علیه مسلمانان در فلسطین شاهدی بر این امر است. درگیری فلسطین و اسرائیل، بخش محوری درگیری گسترده‌تر اسرائیل و اعراب است، و از آن به‌عنوان «رام‌نشدنی‌ترین منازعه» یاد شده است.

در حال حاضر نیز رژیم صهیونیستی بزرگ‌ترین نسل‌کشی مسلمانان را به عرصه نمایش گذاشته است. در این میان ایران به عنوان بزرگ‎ترین کشور مسلمان حامی فلسطین شناخته شده است که نقشی تعیین‎کننده در کنشگری‎های سیاسی در این عرصه تنازع خونین دارد.

جوان بودن ساختار جمعیتی کشورهای مسلمان اهرمی تعیین‎ کننده در موفقیت های آنها در این جنگ تمدنی است و در این میان دو بعد اصلی حائز اهمیت است:

۱- حفظ توان نظامی و حضور در عرصه‌های رقابتی، چه در قالب جنگ‌های نظامی، چه در قالب جنگ نرم و رسانه‎ای و چه در قالب رقابت‌های در عرصه تکنولوژی های نظامی که همگی نیازمند نیروی جوان خلاق، آگاه و توانمند است.

۲- ممانعت از به حاشیه رفتن و تبدیل شدن مسلمانان به جمعیت اقلیت. بر این اساس، سیاست‎گذاری‌های هوشمندانه در حوزه جمعیت، چه از لحاظ پیش‌گیری از کاهش رشد جمعیت و چه از لحاظ رشد جمعیت باکیفیت و فرهیخته، از ضروریات جامعه اسلامی است.

این امر تمرکز بر سیاست‌های فرزندآوری در جامعه ایران جهت حضور قدرتمند در عرصه‌های بین‌المللی را نیز ضروری می سازد. ساختار جمعیت جوان و روند افزایشی رشد جمعیت در کشورهای مسلمان تهدیدی است برای قدرت طلبی و زیاده ‎خواهی جبهه مخالف اسلام و حضور مقتدرانه کشورهای مسلمان در عرصه سیاست خارجی را تضمین می‎ کند. اما باید توجه داشت که لازمه رشد جمعیت و پرورش نسل توانمند نیاز به زیرساخت‌های اقتصادی و فرهنگی دارد تا رشد جمعیت مطلوب و باکیفیت را شاهد باشیم.