مژده خبر- در امر به معروف و نهی از منکر مواظب باشید با فروع دین، گردن اصول دین را نزنید. احکام شرع، فروع دین است و محبّت و ولایت خدا و اولیائش اصل دین است.

به گونه‎ای روی عمل به احکام فشار نیاورید که افراد را از خدا و دین منزجر سازید و به اصل دینشان، یعنی محبّت آنها به خدا و اهل بیت علیهم السّلام، لطمه وارد شود.

در آیه‎ ی ۷۱ سوره‎ ی توبه، اوّل ولایت و محبّت بین مؤمنین را و بعد امر به معروف و نهی از منکر را مطرح می‎کند. امر و نهی وقتی اثر می‎کند که محبّت برقرار باشد.

عقرب و مار سمّی بهترند ‎از کسی که به اسم امر به معروف و نهی از منکر، به افراد نیش می‎زند و آنها را می‎آزارد و از خدا و اولیا و دین بیزار می‎کند.

امر به معروف جایی مؤثّر است که طرف مقابل به تو مؤمن باشد و تو را قبول داشته و دوست داشته باشد. هر جا قرآن فرمود: مؤمنین را چنین و چنان بکن، مقصود مُؤمِنین بِکَ است، یعنی کسانی که به تو ایمان دارند.

جوانان این زمان، تحریک را دوست ندارند. نمی‎خواهد آنها را خیلی امر به معروف و نهی از منکر بکنید، آنها فطرتاً در راه هستند. با اخلاق و صفات شایسته و با نیّت خوب و دعای خیر در حقّ آنها کار کنید و آنها را به سمت کمالات ببرید. آنها را باید با نماز دوست کنید، نه اینکه فقط نمازخوان کنید. کار بعضی‎ها بی‌‎نماز کردن مردم است. آنها با امر و نهی زیاد و مردم‌‌آزاری، جوان‎ها را تارک‌الصّلاه می‎کنند، مقدّس‎مآب‎ها و افراد سختگیر کارها را خراب‎تر می‎کنند.

اینکه در احادیث آمده است در آخرالزّمان امر به منکر و نهی از معروف می‎کنند، معنی‌اش این است که امر به معروف و نهی از منکر که می‎کنند، اثر عکس دارد، چون دائم به افراد سیخ می‎زنند و آنها را از دین بیزار می‎کنند.

به زور می‎شود کسی را مسلم کرد و مجبور نمود شهادتین بگوید، ولی ایمان به زور نمی‎شود. نکند بچّه‎ات را به زور به نماز وادار کنی.
آن‌قدر که گناه کردی و خدا به تو گفت عیب ندارد و این‌قدر که مثلاً نماز صبحت قضا شد و به خودت گفتی عیب ندارد، خوب برای گناهان و خطاهای دیگران هم بگو عیب ندارد و آنها را از خودت نران!

در همین بی‌‎عارها اغلب خدا چیز خوبی مثل صفت سخاوت یا مردانگی قرار داده است. لذا می‎گوییم آنها را از خودتان نرانید.

همان‎گونه که خدا و اولیائش به خاطر خطای دوستانشان از آنها روی بر نمی‎گردانند و عنایاتشان را دریغ نمی‎دارند، شما هم با دوستانتان که از شما کوچک‌ترند، همین‎طور رفتار کنید. اگر خلافی از آنها سر زد، از آنها روی نگردانید و قطع رابطه نکنید؛ حتّی اگر به این خاطر خسارتی هم به شما وارد شد، خدا ضامن است و جبران می‌کند.

پدر و مادر مواظب باشند در اثر فشاری که برای عمل به عبادات و احکام به بچّه می‌‎آورند، محبّت بچّه به آنها لطمه نخورد. اگر پدر و مادرِ نمازخوان را فرزندشان دوست داشته باشد، خود فرزند نمازخوان می‎شود، نیاز به فشار آوردن زیاد نیست. و اگر از آنها منزجر شود، از دین و عمل به احکام نیز خواهد برید. اگر محبّت بچّه محفوظ ماند، ولو چند روزی در عمل به احکام شرع سستی کند، جای نگرانی نیست، آخرالامر به آغوش دین باز می‎گردد و با رغبت به احکام مقید می‎شود. عمل با کُره ( اجبار) و بدون رغبت نه تأثیر سازنده دارد و نه ثواب و اجر. بگذارید فرزندانتان با رغبت به سمت دین و عبادت بیایند.

همان‎طور که خدا با کارهایش خودش را به بندگانش نشان می‎دهد، تو هم با اخلاق و عملت خودت را به زیردستانت نشان بده.

به زور افراد را به عبادت و عمل به احکام وادار کردن فایده‎ای ندارد. این کار مثل این است که از بازار میوه‎های خوب بخرید و به درخت چنار و نارون بچسبانید. چند روز که گذشت، میوه‎ها می‎گندد و خشک می‎شود و می‎ریزد. باید با محبّت و با عمل و نه با زبان، اشخاص را به دین خدا جذب کرد تا خودشان درخت میوه شوند و میوه‎های احکام و عبادت از درونشان سر برآورد.

منبع: مصباح الهدی

تألیف: استاد مهدی طیب