عاشورانامه
آسمان تاب نیاورد و پراز باران شد
غم هفتاد ودو لاله به دلش مهمان شد
دیدن گود ترین جای زمین غمگین است
بار خون می برد این قافله وسنگین است
رسته بر پیکر این دشت همه سر نیزه
سر خورشید ترین مرد زمین بر نیزه
بر لب تشنه ی این رود قمر می آید
هان ببینید که دستان بشر می آید
هان ببینید علمدار که آب آورده
مشک،بی دست چگونه ست که تاب آورده !
شمر بر منبر تزویر مسلمان شده است
معرکه خالی واو نیز رجز خوان شده است
دیدن حرمله وتیر … قیامت شده است
هان رقیه که شده پیر… قیامت شده است
پیر کردهست زمین را غم لالایی او
زخم لب های ترک خورده ی بابا یی او
خطبه خوانده ست مگر اینکه جهان می لرزد
شانه های همه ی فرشتگان می لرزد
کاخ شام از غم این خطبه خراب است خراب
مثل کوفه زده اهلش خودشان را بر خواب
مسلم است اینکه سر دار اذان میگوید
اَشهَد اَنَِّ حسین َ … به جهان می گوید
اَشهَد اَنَِّ امام شهدا مظلوم است
اَشهَد اَنَِّ رقیه که دلش معصوم است
اَشهَد اَنَِّ که زینب دل خونین دارد
کربلا تا به ابد قصه ی غمگین دارد
فاطمه ناظری
یا حسین “ع”
آسمان تکیه زده بر شانه ی تو یا حسین “ع”
تاب آورده به نامت حضرت دریا حسین “ع”
کربلا لبریز از عطر خوش پیراهنت
ای عزیز کائنات !ای یوسف زهرا “س” !حسین “ع”
نوح چشمت منشا النور تمام کائنات
دست تو حبل المتین محکم دلها حسین “ع”
ترس از ترسش بریدو صبر هم صبرش سر آمد
برق شمشیر تو پیچده ست در دنیا حسین “ع”
از همان دم که تنت بر دست” گود ” ۱افتاده است
می رسد از عرش بانگ آه وواویلا حسین “ع”
آسمان خالی شداز انفاس ناب قدسیان
عرش شد بی تاب از بی تابی لیلا حسین”ع”
دست عباس علمدار ونگاه تشنگان
دستگیر دستهای خسته و تنها حسین “ع”
می رود از خیمه هرکس سوی میدان بلا
تیغ در دستان وبر لب ذکر یا مولا حسین “ع”
سوره ی غمگین قرآن آیه ی ” هَلْ مِن مَّحِیصٍ “۲
آه ای پیغمبر محزون عاشورا حسین “ع”
خون به جای خون ولی خون خدا رنگین تر است
حضرت حجت بگیرد انتقامت را حسین “ع”
۱-گودالی که امام حسین ع در ان شهید شد
۲- وَکَمْ أَهْلَکْنَا قَبْلَهُم مِّن قَرْنٍ هُمْ أَشَدُّ مِنْهُم بَطْشًا فَنَقَّبُوا فِی الْبِلَادِ هَلْ مِن مَّحِیصٍ ﴿۳۶﴾
و چه بسا نسلها که پیش از ایشان هلاک کردیم که [بس] نیرومندتر از اینان بودند و در شهرها پرسه زده بودند [اما سرانجام] مگر گریزگاهى بود (۳۶) سوره ق
- نویسنده : فاطمه ناظری
- منبع خبر : مژده خبر
Saturday, 9 November , 2024