مژده خبر- عملیات قدس چهار نبردی کوچک در جریان جنگی بزرگ بود. اما برخی نکات جالب و گفتنی درباره‌اش وجود دارد که آن را به نبردی متفاوت تبدیل می‌کند. در چند کتاب، به این عملیات و نکات جالب آن پرداخته شده است.
عملیات قدس چهار و نخستین تجربه عملیاتی تیپ بدر
به گزارش مژده خبر به نقل از خبرگزاری کتاب، چهارمین عملیات از مجموعه عملیات‌های پنج‌گانه قدس، نبردی یک روزه در دریاچه ام‌النعاج هور بود و با پیروزی نسبتاً کامل نیروهای ما به پایان رسید. این عملیات در نخستین روز از مرداد ۱۳۶۴آغاز شد و هرچند زدوخوردهای پراکنده، با شدت و ضعف، تا روز بعد ادامه داشت، ماجرا در همان اولین روز تقریباً به پایان رسیده و به نفع ما ختم شده بود. محمد درودیان در جلد دوم از کتاب «سیری در جنگ ایران و عراق» چند جمله‌ای درباره این عملیات می‌نویسد. به نظر او عامل موفقیت ما در این نبرد سرعت عمل نیروها در پیشروی و جابه‌جایی، و نیز بهره‌گیری از عنصر غافلگیری بود که «موجب شد عراقی‌ها تا مدتی آشفته شوند و عملاً نتوانند اقدام اساسی انجام دهند.» او همچنین به اسارت مأمور بی‌سیم فرماندهی عراق، اندک اشاره‌ای می‌کند و آن را مسئله‌ای درخور توجه می‌بیند.داستان همکاری بی‌سیم‌چی دشمن با ما
اما ماجرای اسارت بی‌سیم‌چی دشمن، که درودیان به آن اشاره می‌کند چه بود؟ به روایت علی مژدهی، در نخستین مرحله از عملیات قدس چهار شماری از نیروهای دشمن را به اسارت گرفتیم و طبق رویه معمول در چنین شرایطی، آنان را به پشت منطقه درگیری منتقل کردیم. فقط یکی از آنان را که بی‌سیم‌چی مقر فرماندهی بعثی‌ها در آن منطقه بود از دیگران جدا کردیم و در محل هدایت عملیات نگه داشتیم. گفتنی است دشمن در مواجهه با حمله ما، عقب نشسته و نیروهای باقی‌مانده‌اش را از پاسگاه‌های اطراف ام‌النعاج بیرون کشیده بود. اما آتش توپخانه‌هایش قطع نمی‌شد و مدام و مستمر، منطقه را گلوله‌باران می‌کردند. تا جایی که عملاً تردد و جابه‌جایی ناممکن شده بود.

فرماندهان ما نقشه‌ای برای گشودن این گره کشیدند و به آن بی‌سیم‌چی اسیر، پیشنهاد همکاری دادند. نوشته‌اند «وی با اشتیاق پذیرفت و اظهار داشت که منتظر حمله نیروهای اسلام بوده است تا خود را تسلیم کند و می‌گفت به محض شروع درگیری، با الله‌اکبر خود را تسلیم کرده است.» شاید تسلیم آسان او، در نظر اول کمی عجیب به نظر برسد، اما این بی‌سیم‌چی واقعاً مستعد همکاری با ما بود. چه آنکه بعدتر معلوم شد شماری از اقوام و آشنایانش از مجاهدان عراقی متحد ایران هستند. خلاصه، بی‌سیم‌چی را به پست شنود بردند و به او گفتند با مرکز فرماندهی بعثی‌ها در آن منطقه تماس بگیرد و به فرمانده‌اش بگوید: «آتش را قطع کنید، زیرا روی سر ما می‌ریزد.»

راوی می‌افزاید: «حدود سه الی چهار ساعت شنود به وسیله این فرد با دشمن در تماس بود و قطع آتش دشمن در این مدت کمک بزرگی به نیروهای خودی کرد. منطقه کاملاً قابل تردد شد و برادران به راحتی رفت و آمد می‌کردند. بعد از این مدت، مجدداً از بی‌سیم‌چی (جهت لو نرفتن شنود) خواسته شد با فرماندهی خود تماس گرفته و وانمود کند که نیروهای اسلام به طرف‌شان می‌آیند و قصد حمله دارند، سپس لحظه به لحظه گزارش کند تا سقوط پاسگاه، که پس از صحبت لازم با فرماندهی دشمن و در حین آن، بی‌سیم توسط شنود خودی قطع شد. در این لحظه فرماندهی دشمن سعی داشت با بی‌سیم‌چی تماس بگیرد و این نشان می‌داد که صحنه‌سازی مربوطه موثر بوده است.»

تیپ بدر، تیپ عراقی‌های متحد ما
کار اجرای این عملیات به تیپ بدر سپرده شده بود که نیروهای آن – جز چند نفر – همگی از عراقی‌های همسو با ما و مخالف رژیم بعث بودند. در گزارشی که همان زمان، مرکز مطالعات جنگ برای ارائه به فرمانده کل سپاه تنظیم کرد، به این نکته پرداخته شده بود که «هرچند در میان صد هزار مهاجر عراقی، تشکیل یک تیپ نمی‌تواند در نظر اول آن‌چنان قابل توجه به حساب آید، ولی به هر حال می‌توان گفت نطفه یک حرکت صحیح بسته شده و در صورت دقت و ممارست و ایجاد زمینه‌های مناسب و حذف عوامل بازدارنده – که در ابعاد گوناگونی به مسئولان مختلفی مربوط می‌گردد – می‌توان امیدوار بود که برای آینده انقلاب اسلامی عراق گامی برداشته شده است.»

نیروهای تیپ بدر، پیش از حضور در عملیات قدس چهار، مدتی وظیفه دفاع از هورالعظیم را به عهده داشتند و بخشی از خط دفاعی ما در مواجهه با یورش‌های احتمالی دشمن را شکل می‌دادند. «در این تیپ، کادرهایی از سپاه نیز حضور دارند که بیشتر با قصد انتقال تجربه و نیز جهت استحکام بافت تیپ و قوام تشکیلات آن در کنار برادران عراقی هستند. عملیات قدس چهار نخستین تجربه این تیپ به شکل فعلی در زمینه عملیات محدود به شمار می‌رود که عملیات موفقی بوده است. اما اگر آفات اختلاف و رفاه‌طلبی و… بگذارند، یگان‌های پرقدرتی از مجاهدین عراقی می‌تواند تشکیل بشود که عملیاتی به مراتب بزرگ‌تر از قدس چهار را با موفقیت انجام دهند.»

ناگفته نماند که روایت ماجرای بی‌سیم‌چی عراقی و نیز گزارشی که با موضوع تیپ بدر برای فرمانده کل سپاه تنظیم شده بود، در کتاب «توسعه روابط با قدرت‌های آسیایی» کاری از هادی نخعی و حمیدرضا فراهانی که سی‌وهفتمین جلد از مجموعه روزشمار جنگ ایران و عراق است ثبت و ضبط شده‌اند. همچنین مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، در فصلی از کتاب «سلسله عملیات قدس»، اطلاعات اصلی و ضروری درباره این نبرد تابستانی را به خواننده عرضه می‌کند. عملیات قدس چهار در این کتاب، به روایت علی مژدهی بازخوانی می‌شود. نیز کتاب «مهاجر کوچک» (انتشارات سوره مهر)، به قلم محسن مطلق، به گوشه‌هایی از زندگی شهید اسماعیل دقایقی، فرمانده تیپ بدر اختصاص دارد.

  • منبع خبر : خبرگزاری کتاب جمهوری اسلامی ایران