به عنوان مثال رسولان الهی و جانشینان آنها هرگز اجازه شکستن حریم دین خدا را به کسی حتی اگر نزدیک ترین فرد به آنها بوده باشد نمی دادند و مردم را از عبور در مناطق ممنوعه منع می کردند و این روش و منش در مکاتب و مذاهب ساخت دست ساخته دست بشر هم وجود دارد مثلاً در نظام های سیاسی لائیک مذهب و مکتب آنها لامذهبی و بی دینی است اجازه عبور از خط قرمزهای ضد دینی و ضد الهی خود را به کسی نمی دهند و سرسختانه از ضد دینی خود دفاع می کنند.
مثلاً وقتی رئیس وقت صدا و سیما آقای ضرغامی از سفیر فرانسه می پرسد چرا شما تحمل یک روسری بر سر یک دختر مسلمان را در مدارس فرانسه ندارید؟
می گوید:آقا ما برای این نظام لایک و بی دین به خود در دوران رنسانس در ۳۰۰ سال پیش خون دادیم!! چطور شما توقع دارید ما دوباره اجازه ابراز وجود به مظاهر دینی را بدهیم! ما تمام تلاش مان بیرون کردن دین از صحنه زندگی اجتماعی بوده و امروزه اجازه نمی دهیم تا دوباره دین وارداجتماع ما بشود.

و اینگونه رفتار در تمام مکاتب مادی و معنوی امری معمول و مرسوم است که اجازه عبور است خط قرمز ها و مناطق ممنوعه خود را به کسی نمی دهند.

اما متاسفانه ما مسلمانان یا اصلاً از خط قرمزهای سیاسی دین و کتاب خود قرآن بی خبریم و یااگر اطلاعاتی داشته باشیم بسیار ناقص است و یا اعتقادی به دفاع از آن نداریم و اگر عده‌ای با علم و آگاهی به خواهند جلوی شکستن خط قرمزهای دین را بگیرند نه تنها با آنها همکاری و همراهی نمی‌کنیم بلکه در مقابل شان می ایستیم و آنها را متهم به تندروی و خشونت طلبی می‌کنیم و در این شرایط دشمن به راحتی می تواند در مراکز قدرت ما نفوذ کند و همه هستی ما را به غارت ببرد.

به نظر ما برای مقابله با چنین مصیبتی اولین قدم آشنا کردن مردم با خط قرمز های قرآن کریم است، چون اگر مردم خط قرمز و منطقه ممنوعه حریم دین خدا را بشناسند کمتر اجازه می‌دهند تا حریم دین خدا شکسته شود و این نوشتار به دنبال تحقق همین امر است تا ان شاء الله گام کوچکی باشد برای جلوگیری از شکسته شدن حریم دین الهی.

و اما خط قرمز های سیاسی فرهنگی قرآن کریم کدام است؟

۱) اولین خط قرمز و منطقه ممنوعه‌ای که از دیدگاه قرآن کریم و اولیاء دینی عبور از آن به شدت منبع شده و عبور کنندگان از آن مورد شدیدترین تهدیدات خداوند رحمان قرار گرفته‌اند عبارت است از: ایجاد انحراف سیاسی فرهنگی در بین مردم، به عبارت دیگر دور کردن مردم از راه حق و ایجاد انحراف فکری و سیاسی در آنها که از دیدگاه قرآن بزرگ‌ترین گناه محسوب می شود، و هیچ گناهی بالاتر از آن وجود ندارد. حتی کشتن مردم در برابر این گناه ناچیز است زیرا ایجاد فساد فکری و اعتقادی باعث فتنه و فساد می شود و خداوند می فرماید:  «الفتنه اشد من القتل« یعنی فتنه گری از کشتن مردم خطرناک‌تر است. ممکن است بپرسید چرا؟!  زیرا با کشتن یک نفر فقط یک نفر از زندگی ساقط می شود اما با فاسد کردن و منحرف کردن یک نفر ممکن است هزاران نفر از طریق او به فساد کشیده شوند و سرانجام یک جامعه را به فساد بکشد و جامعه فاسد جامعه ای مرده است، که انسانیت در آن نابود می‌شود.

به همین جهت خداوند حکیم در قرآن کریم برخلاف تصور عامه مردم و برخی از خواص که تصور می‌کنند جنایتکار ترین و ظالم ترین افراد کسانی مثل: یزید، ملکه الیزابت دوم، هیتلر، چنگیز، شارون، بوش، ترامپ، بایدن و صدام هستند ستمکارترین افراد را چه کسانی معرفی می کنند که عامل پرورش و تربیت امسال این جنایتکاران و گمراه کننده ابناء بشر هستند به این آیه از سوره انعام در قرآن کریم توجه کنید: «فمن اظلم ممن افتری علی الله کذبا ایضل الناس بغیر علم» (آیه ۱۴۴)

چه کسی ستمکار تر از آن است که از روی جهل و نادانی نسبت دروغی به خدا بدهد تا مردم را گمراه کند؟

طبق این آیه ستمکار ترین افراد گمراه کنندگان مردم هستند و قاتلان مردم و مهمتر از آن آیه ۴۴ سوره الحاقه است که در آن اشرف مخلوقات عالم یعنی حضرت محمد (ص) در مورد شدیدترین تهدید خداوند قرار می‌گیرد برای کاری که هرگز مرتکب نشده است.

«و لو تقول علینا بعض الاقاویل لاخذنا منه بالیمین ثم لقطعنا منه الوتین.»

رسول ما!  اگر تو از جانب خودت سخنی را به ما نسبت دهید و با دست قدرت الهی تو را گرفته و به حیات تو را می کنیم.

گرچه پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلم هرگز مرتکب چنین کاری نشده است، اما خداوند به جهت اهمیت هدایت بشر و برای جلوگیری از هرگونه انحراف فکری فرهنگی و بیان نظرات شخصی و نسبت دادن آن به دین و مذهب این گونه تهدید می کند تا جلوی انحراف را بگیرد.

و خوشبختانه اهمیت این موضوع از نظر رهبران جهان تشیع مورد عنایت قرار گرفته و برای جلوگیری ازآسیب پذیری جامعه اسلامی هشدارهای لازم را به موقع داده‌اند مثلاً حضرت امام (ره) در ابتدای انقلاب فرمودند: «فرهنگ مبدع همه خوشبختی ها و بدبختی های ملت است راه اصلاح یک مملکت اصلاح فرهنگ آن مملکت است فرهنگ استعماری جوان استعمالی جوان استعماری تحویل می دهد ماه از حصر اقتصادی نمی ترسیم ما از دخالت نظامی نمی ترسیم آنچه آن چیزی که ما را می ترساند وابستگی فرهنگی است و برای جلوگیری از انحراف سیاسی در نظام حکومتی کشور اعلام کردند جمهوری اسلامی نه یک کلمه کم نه یک کلمه زیاد در حالی که روشنفکران غرب زده اصرار داشته‌اند که در قانون اساسی کلمه دموکراتیک گنجانده شود اما امام با آگاهی از سوء استفاده های سیاسی با این جمله به شدت مخالفت کردند قلب زدگان اعلام کردند جمهوری تنها باشد اما امام مجدداً اعلام کردند هرکس جمهوری تنها را بخواهد این دشمن ماست هرکس جمهوری دموکراتیک به خواهد این دشمن ماست هرکس مسیرش مسیر اسلام نباشد این دشمن ماست ،و نهایتاً مردم به نظر امام رحمه الله علیه رٱی مثبت دادند و جمهوری اسلامی را انتخاب کردند.

در استمرار همین خط که خط الهی است رهبر عظیم الشأن انقلاب اسلامی بعد از امام (ره) بیشترین تذکرات و هشدار ها را به مردم و مسئولین داده‌اند و در جمله های بسیار استثنایی فرمودند:

«صف آرایی فرهنگی در مقابل دشمنان را جدی بگیرید این آن چیزی است که من حاضرم در راهش کشته شوم، چیزی که ایمان و اعتقاد راسخ مردم را هدف گرفته است نباید دست کم گرفت.» (۱۵ شهریور ۱۳۸۰)