قاتل دانشجوی دانشگاه تهران در اولین اعترافاتش می‌گوید: وقتی گوشی را گرفتم، گفت: “دانشجو هستم؛ گوشی‌ام را بگیر، ولی کیفم را نبر، چون لپ‌تاپ دارم”. دو ضربۀ چاقو به او زدم، کیفش را گرفتم و فرار کردیم. ‌ امیرمحمد خالقی، دانشجوی‌ مدیریت کسب‌وکار، چهارشنبهٔ هفتهٔ قبل در کوی دانشگاه توسط ۲زورگیر به‌قتل رسید اما عده‌ای […]

قاتل دانشجوی دانشگاه تهران در اولین اعترافاتش می‌گوید:
وقتی گوشی را گرفتم، گفت: “دانشجو هستم؛ گوشی‌ام را بگیر، ولی کیفم را نبر، چون لپ‌تاپ دارم”. دو ضربۀ چاقو به او زدم، کیفش را گرفتم و فرار کردیم.

امیرمحمد خالقی، دانشجوی‌ مدیریت کسب‌وکار، چهارشنبهٔ هفتهٔ قبل در کوی دانشگاه توسط ۲زورگیر به‌قتل رسید

اما عده‌ای دانشجوی هیجان‌زده با خط‌دهی و حمایت سرپرست دانشگاه تهران و فضاسازی روزنامه دولتی ایران و رسانه‌های همسو، تلاش کردند تا این زورگیری دزدها را با به‌کارگرفتن تعبیر “لباس‌شخصی‌ها”، به عنوان یک قتل‌سیاسی نشان دهند و دانشگاه تهران را به سوی درگیری درونی بکشانند تا به زعم خود، با این حاشیه‌پردازی‌ها، ذهن جامعه را از گرانی و تورم و تعطیلی تولید، منصرف کنند؛
آیا این شگردها، همدستی با زورگیران دزد و قاتل این دانشجو نیست؟!

البته همزمان با این انگیزه‌های داخلی، جنگ‌افروزی رسانه‌های ضدانقلاب در خارج به بهانه حمایت از دانشجویان ایرانی اوج گرفت، تا با ایجاد آشوب و فتنه در کشور، فرصتی برای حملات نظامی آمریکا_اسرائیل به کشور را فراهم سازند…

واقعا تضعیف نیروهای انتظامی و تخریب شخصیت نیروهای امنیتی کشور، بجز گسترش ناامنی در جامعه و به خطر انداختن منافع ملی و لگدکوب کردن مصالح عمومی و آسایش ملت، چه سودی برای بدخواهان و لجبازان به‌همراه دارد؟

حالا که نظام اسلامی، با رای مردم، دولت را در اختیار ائتلاف خاتمی و روحانی پزشکیان و عارف و ظریف و حسن خمینی و بقیه گذشته، انصاف نیست که بازهم، حاشیه‌سازی و جنگ‌روانی تدارک شود و بجای خدمت به مردم، کشور را به مخاطره انداخت…

انتهای پیام/

  • نویسنده : محمدعلی رامین
  • منبع خبر : مژده خبر