بدون هیچ تعارفی من ریشه مشکل را در این جابجایی ها و این آمدن و رفتن ها نمی دانم. معضل در کف جامعه و نیز در بین مثلا کسانی است که سالیان سال است میدان را خالی دیده اند و با نام ها و عناوینی مثل روزنامه نگار، فعال سیاسی، نخبه، فرهیخته، اندیشمند، دبیر […]
بدون هیچ تعارفی من ریشه مشکل را در این جابجایی ها و این آمدن و رفتن ها نمی دانم. معضل در کف جامعه و نیز در بین مثلا کسانی است که سالیان سال است میدان را خالی دیده اند و با نام ها و عناوینی مثل روزنامه نگار، فعال سیاسی، نخبه، فرهیخته، اندیشمند، دبیر کل فلان حزب و جریان سیاسی و غیره به اصطلاح میدان داری می کنند و هرچه که می نویسند و هرچه که می گویند را نیز به نام مردم و برای مردم می گویند و می نویسند، در حالی که اولا در مخیله آن ها؛ مردم به هیچ انگاشته می شوند و اصولا محلی از اعراب ندارند و ثانیا، تمام فکر و ذکرشان سوار شدن بر موج های خودساخته ای است که برای همین مردم می سازند تا شاید از این شرایط، برای خود طرفی ببندند و سودی به دست آورند. این مثلا نخبگان و فرهیختگان و امثال و ذالک به خوبی می دانند که انسان های باتجربه، فرهیختگان و نخبگان واقعی، دلسوزان و منتقدان فهیم و مردمی، همان گونه که اشاره شد، سال هاست که بنا به همین اوضاع نابسامان و همین دو دره بازی ها و ناجور بازی ها و موج سازی ها، یا گوشه انزوا اختیار کرده اند، یا عطای ارشاد و راهنمایی و دلسوزی و انتقاد سازنده را به لقایش بخشیده و به جاهای دیگر، مهاجرت کرده اند و در غربت اجباری به سر می برند.
همه کسانی که ذره ای حضور و اندکی شعور کار رسانه ای و سیاسی و فرهنگی داشته و دارند، می دانند که همپالکی های قالیباف در استان کرمانشاه چه کسانی بوده و هستند که همین الآن هم، در رسانه و در جایگاه های مدیریتی استان و کشور، مخصوصا در شهرداری ها، نقش ایفا می کنند و خر مراد خود را می رانند و مردم را برای کسب منافع خود به بازی می گیرند.
اصولا شورای شهر و شهرداری در هر کجای ایران، به ویژه در استان کرمانشاه؛ اماکنی است برای زد و بند، معامله گری، سوء استفاده های کلان و کاسبی های پنهان و آشکار، که اگر نخواهیم این صفات رذیله را به فرد یا افرادی نسبت دهیم، اما به واسطه ندانم کاری ها و ضعف در دور اندیشی و ضعف های جامعه شناختی مسئولان و دست اندر کارهای اولیه ی نظام، متاسفانه می توانیم چنین صفات و روش های رذیلانه ای را به کلیت شوراها و شهرداری ها تعمیم دهیم.
در همین شهرداری کرمانشاه اگر عده ای فقط از سر دلسوزی؛ فرد یا افراد متخصص و متعهدی را به نادر نوروزی معرفی می کردند تا در مجموعه شهرداری منشاء خدمات واقعی باشد و این فرد یا افراد هم، انسان هایی مجرب و فهیم و آگاه و مردمی بودند، بدون شک به واسطه نفوذ تعداد زیادی مفت خور و بی ارزش که دور شهردار را گرفته بودند و نیز به خاطر شخصیت و منش ذاتی خود شهردار، به هیچ وجه این افراد باتجربه، متخصص، متعهد و مردمی را نمی پذیرفت. همه ی مردم کرمانشاه کم و بیش می دانند که در شورای شهر و شهرداری کرمانشاه چه می گذرد، شهرداری به لطف نادر نوروزی حالا پر شده از خبرنگار نماها و کاسب کارهایی که میلیاردها بودجه شهرداری که در واقع پول و سرمایه مردم است را در واقع حیف و میل کردند.
وقتی که یک جامعه، خیر و صلاح خودش را نشناسد، به هر بی سر و پایی اجازه بدهد در امور آن ها دخالت کند، نخبگان واقعی و دلسوزهایش را با نادانی و ناآگاهی فراری دهد، خوب و بد را از یکدیگر تشخیص ندهد، نخواهد توانست از منافع و آن چه که خیر و صلاح اش است، دفاع کند. مردم و مخصوصا اهالی رسانه، استادان دانشگاه و دانش جویان اهل پژوهش، می بایستی ریشه های روان شناختی و جامعه شناختی و آسیب شناسی های روابط اجتماعی و سیاسی و رفتارهای فرهنگی مردم را در مباحث مشارکت های مدنی و سیاسی مورد توجه و پژوهش قرار دهند و نسبت به آگاهی بخشی، آموزش و انتقال مفاهیم اساسی در این زمینه ها، اقدام و به وظایف خود، عمل نمایند.
شهرداری کرمانشاه؛ شورای شهر و سایر نهادها، سازمان ها و ادارات دولتی و نیمه دولتی، کم و بیش با چنین معضلاتی مواجه اند. چه بسیار مدیران نالایق، معامله گر، ضد مردم و نظام، چپاول گر و متملق و چاپلوس، اهل زد و بند و فاسد در کرمانشاه؛ پس از استعفاء یا بر کناری، در تهران پست های بالاتری گرفته، یا با نهادها و سازمان هایی رفته اند که در آن جا بهتر و بیش تر پول پارو کنند و آن چه که از آن ها برای این مردم باقی مانده و باقی می ماند، نابسامانی، هرج و مرج، فساد سیستمی است.
- نویسنده : مهدی زارعی چمه روزنامه نگار
- منبع خبر : مژده خبر
Saturday, 2 August , 2025