خسته بود در فراق از نگاهش می چکید چشمانش در انتظار دخیل میبست و مسافر مدینه اش را چشم در راه بود جوادش را که حضورش لبهای ترک خورده اش را به تبسم وا می داشت تنهایی غربت اطرافش را گرفته بود و سنگدلی و مقاوت در حنجره را به رویش بسته بود دستان کریمش توان پاک کردن غبار مرگ را نداشت
و اینک این میراث شبهای نخلستان و چاه از زمزم افتاده بود ملائک به استقبال آمده بودند و لحظه خلاصی از نابرابری و مظلومیت نزدیک میشود ابرهای پرباران قلب تاریخ را فرا گرفت و بر زمین تو می گریست رضا رضا حق پاسخ داده بود و اکنون دل به وسعت همه غروبهای وداع گرفته و گلو بغضی به سنگینی همه لحظه های خداحافظی مانده است .
خاطره بارگاه مهمان نوازش در یادها تداعی می شود و گردش کبوتران عاشقت بگردد گنبد طلایی رفت است در دل میبندی بندر آهوی جانها به سوی ضمانت ضمانت می خرامد و شیشه چشمها با نگاه به گلدستههای سربلند است می شکند عاشق به کنجی می نشیند و سفره دلش را برایش می گسترد برآستان آسمانی اش بوسه میزند .
خراسان میدهد بوی مدینه
خراسان کوه غم دارد به سینه
خراسان را سراسر غم گرفته
در و دیوار آن ماتم گرفته
🏴شهادت هشتمین اختر تابناک آسمان امامت و ولادت حضرت علی ابن موسی الرضا (علیه السلام) بر تمامی مسلمین تسلیت و تعزیت باد.
- نویسنده : فرشته شایگانی قانع
- منبع خبر : مژده خبر
Sunday, 22 December , 2024