تامین اعتبار پروژههای عمرانی و شهری در ایران همیشه محل چالش جدی برای نهادهای متولی و درگیر بوده است. پروژههای بسیاری آغاز میشوند و مطابق برآوردهای اولیه اعتبار آنها تامین نمیشود و نتیجه آن توقف عملیات عمرانی آنهاست. وضعیت در مورد برخی پروژهها زمانی بغرنجتر میشود که به علل فراوان تصمیم بر عدم اتمام آنها باشد. به تناسب میزان پیشرفت فیزیکی این پروژههای ناتمام یا لغو شده، هزینههای انجام شده نیز اتلاف میشود.
علت عدم اتمام پروژهها میتواند عدم کارشناسی درست، عدم اعتبارسنجی کافی، نیازسنجی غلط و یا مشکل همیشگی کسری بودجه باشد. این عوامل گاهی موجب میشوند سازهها دچار فرسودگی شوند و به خودی خود پروژه باید تخریب گردد؛ نمونه بارز آن نیز کتابخانه مرکزی کرمانشاه است. علت هرچه باشد نتیجه نهایی، انباشت پروژههای فراوانی است که بودجه هنگفتی صرف آنها شده لیکن به مرحله بهرهبرداری نرسیدهاند و در نهایت نیز متوقف یا تخریب میشوند. اگر میزان بودجه صرف شده برای پروژههای ناتمام و لغو شده در هر شهری را تجمیع کنیم، به رقمی بسیار شگفتآور خواهیم رسید. در صورتی که اگر تعداد پروژهها محدود انتخاب میشد، بودجه کافی برای اتمام آنها موجود بود و با اتمام آنها مردم بیشتر بهرهمند میشدند و اتلاف منابعی نیز رخ نمیداد. بهعنوان مثال بهجای آغاز صد پروژه و اتمام آنها در یک بازه ده تا پانزده ساله؛ آغاز بیست پروژه و اتمام آنها در یک بازه سه سال بسیار منطقی است. منافع این روش نیز بسیار بیشتر از روش فعلی است.
آنچه گفته شد مقدمهای برای قصه پر غصه پروژه منوریل کرمانشاه است. این پروژه در دهه هشتاد به عللی آغاز شد، اما با عوض شدن دولت پروژه نیز متوقف شد. از همان ابتدای آغاز پروژه انتقادات فراوانی در مورد انتخاب این وسیله حمل و نقل عمومی برای شهر کرمانشاه، مسیر حرکت آن و… وجود داشت. پس از مدتی تصمیم بر تبدیل به قطار سبک شهری گرفته شد، اما در نهایت با آغاز پروژه مترو عملا پروژه در کما فرو رفت. ظواهر امر نشان میدهد نه تنها امیدی به اتمام این پروژه نیست بلکه زمزمههایی در مورد تخریب سازه اصلی آن نیز وجود دارد. با تخریب این سازه بودجه فراوانی که صرف آن شده باید اتلاف شده تلقی شود. همچنین باید خاطره تلخ بریدن هزاران اصله درخت کهن را نیز در گوشه ذهنمان برای همیشه نگاه داریم. درختانی که باید چندین دهه یا سده زمان صرف کرد تا دوباره زنده و موجود شوند.
اما با مقداری خلاقیت میتوان استفادههای بهتری از همین سازه ناتمام کرد. پیشنهاد مشخص نگارنده اتمام بخشهای ناتمام این خط در مسیر فعلی از بلوار طاقبستان تا چهار راه بسیج است. سپس با کفسازی و ایجاد حصار در طرفین و بالای سازه میتوان مسیری برای ورزش و پیادهروی مردم ایجاد کرد. با ایجاد چندین پل هوایی برای دسترسی به پل منوریل میتوان با فضاسازی مناسب و مبلمان شهری، فضایی توریستی و سیاحتی برای مردم شهر ایجاد کرد. با لحاظ جوانب امر میتوان پلهای هوایی را در ساعت مشخصی از شبانه روز باز کرد. چه بسا بسیاری از مردم شهر کرمانشاه برای دسترسی شمال به مرکز شهر پیاده از همین مسیر استفاده کنند.
میدان آزادی شاهرگ حمل و نقل شهری کرمانشاه است و بخش زیادی از تردد شمال به جنوب و شرق به غرب شهر از این مسیر میگذرد. بسیاری از مردم به علل فراوان و مشغلههای زندگی شهری زمان لازم برای ورزش و حفظ سلامتی خود را ندارد، اما میتوان امکانی فراهم کرد که در ابتدا یا انتهای زمان کاری خود چند ده دقیقهای پیادهروی کنند و علاوه بر صرفهجویی در هزینه حمل و نقل شخصی و عمومی، کمکی نیز به حفظ محیط زیست و سلامتی خود کنند. افرادی را تصور کنید که روزانه بخشی از مسیری را که هر روز با خودرو شخصی یا حمل و نقل عمومی برای رسیدن به هسته اصلی شهر طی میکردند، اکنون با یک پیادهروی کمتر از یک ساعته طی میکنند. باقی مسیر را نیز از وسایل نقلیه عمومی استفاده خواهند کرد. آنچه مشخص است تخریب و نابودی این سازه در زمان فعلی اشتباهی دیگر در کنار آغاز این پروژه و عدم اتمام آن است. با اجرایی کردن این ایده، تغییر کاربری پل فعلی میتواند استفادهای مفید از آنرا رقم زند و یک جاذبه گردشگری برای شهر نیز ایجاد کند.
احسان کرمی
۵ اسفند ۱۳۹۹
- منبع خبر : مژده خبر
Sunday, 22 December , 2024