به نام خدا

سردار ازتون یه درخواست دارم،مدیران منطقه آزاد نمیخواهند شما چهره واقعی خرمشهر را ببینید،خواهش میکنم برنامه هاتون رو لغو کنید و با من بیایید یکی از نقاط خرمشهر را ببینید.

سرتیم حفاظت سردار بعد ۵ دقیقه جلو آمد و گفت:سردار گفته شما جلو برو تا ما پشت سرتون بیاییم همان نقطه و در کمال ناباوری آمد.

۱۸ سال از آمدن منطقه آزاد می گذردمدیران رنگارنگی به چشم دیده ایم.

مدیرانی که احساس می کردند،ارباب هستند و ما رعیت شان،مدیرانی که گاها مانند اکبر ترکان بدترین اهانت ها و زخم زبان ها را به ما مردم میزدند و نمک به زخم ما مردم می پاشیدند،مدیرانی که یک به یک با رفتارهای سخیفشان مردم اروند را از نظام و انقلاب دلسرد می‌کردند.

اما دیروز برای اولین بار مدیری را دیدم که در چشمانش روح امام خمینی، صلابت امام خامنه ای و وقار سردار سلیمانی را دیدم، دیروز مدیری را دیدم که عزت و شرف انقلاب را در منطقه آزاد اروند به نمایش گذاشت.

مدیری را دیدم که به درخواست یک شهروند برنامه هایش را لغو کرد و به میان مردم آمد و پا درون فاضلاب گذاشت وبر روی لجن های فاضلاب ایستاد و به درد و دل مردم گوش کرد.

مدیری که در میانه راه چندین بار مدیران منطقه آزاد را پیچانده بود و خودش به بازدید مناطقی که مدیران منطقه آزاد قصد سانسورش را داشتند سر زده بود.

آری ما مدیری میخواهیم که به مانند سردارسعید محمد در جواب درد و دل جوان خرمشهر با شوخی خنده را بر چهره غمگین جوان هویدا کند.

آری ما مدیرانی به مانند سعید محمد،شریف،ساده،و با صلابت می‌خواهیم.

سردار واقعا مردی!