مژده خبر- پایه و اساس و زیرساخت هرجامعه چه در سطح کلان یعنی کشوری و چه در سطح کلان تر یعنی دنیا ، تعلیم و تعلم یا به عبارت دیگر، آموزش و پرورش است.

 

اگر از دیدگاه بالاتر و ریشه ای به موضوع آموزش و پرورش نگاه کنیم ، قرآن مجید تاکیدات فراوانی را در امر علم وعلم اندوزی و شان و منزلت مربی و متربی بیان کرده است . یعنی اگر دنبال پیشرفت و تکامل اجتماعی هستیم ، هیچ ملجأ و مکانی بالاتر از آموزش و پرورش نمی‌تواند دارای گستردگی اجتماعی باشد ، اما چنانچه بی مایه(پول) بودن و نداشتن رفاهیات اجتماعی را مصداق ضعف آموزش و پرورش بدانیم ، و فقط عامل مادیات را ارزش و منزلت آموزش و پرورش را ملکه ذهن خویش بکنیم ، عده ای از روی این دیدگاه نمک آموزش و پرورش را خورده اند و نمکدان را می‌شکنند و با دور زدن قانون و چسبیدن به منافذ ارتباطی و موقعیت‌های سیاسی، آن را رها میکنند و غرق در مسیرها و گمانه هایی می‌شوند که عقب ماندگی مادی و جایگاه اجتماعی را در مشاغل و مقام های غیر مرتبط با آموزش و پرورش تفحص می‌کنند.

فراوان یافت می‌شود کسانی که روزی آرزو داشتن شاغل در آموزش و پرورش باشند ، چه شده که امروزه دشمن شماره یک آموزش و پرورش شده اند و از خطاب نمودن آنها در مقام معلم یا آموزگار یا دبیر متنفر هستند ؟ و دائم در صدد تمدید ماموریت و تقاضای مرخصی بدون حقوق به هر دری می‌زنند؟

ای کاش روزی شاهد مجازات ” ترک فعل ” در امر آموزش و پرورش باشیم، در حق کسانی که ورودیشان با شناسه آموزش و پرورش است اما خروجیشان تنفر و بیزاری خدمت در آموزش و پرورش است .

اگر روزی قضا و قدر به نفع آموزش و پرورش رقم بخورد و بالاترین رفاهیات و بالاترین امتیازات به آموزش و پرورش تعلق بگیرد ، آیا کسانی که به هر دری می‌زنند تا معلم شناخته نشوند ؟ روی دیدن همکاران خود و وزارت خانه را دارند؟

مگر نمی‌دانستید معلمی شغل انبیا است و بالاترین اجر و منزلت در میان تمام اقشار دنیا متعلق به معلمان است ؟ پس چرا این شغل انبیا را ” چوب حراج ” زده اید و آن را معاوضه میکنید با پست ها و مقام هایی که به ظاهر دارای وجه اجتماعی و در زیر و بم آنها بوی مادی‌گرایی و غیر شفافیت در دخل و خرج و منفعت طلبی های رفاهی به مشام می‌رسد؟

اگر در فلسفه آموزش و پرورش با تامل و تعمق بیاندیشیم و تزکیه نفس و صیقل روح را ملاک ارزیابی قرار دهیم ، می‌فهمیم که پاکترین، با منزلت ترین، شفاف ترین، بی شبهه ترین، حلال ترین نانی که در سر سفره ی خانواده تناول می‌گردد متعلق به آموزش و پرورش است ، زیرا در آن بجز صداقت ‌، سوختن و ساختن چیزی یافت نمی‌شود و البته این دیدگاه به کام دنیا پرستان و عاشقان به پست و مقام خوش نمی آید .
والبته که معلمان معزز به این نان حلال و دستمزد شفاف و حداقلی افتخار می‌کنند و شاکر خداوند هستند .

هر کسی که هنر و خاصیتی در استخدام اولیه در خود سراغ داشته باشد قطعا هنرش را صرف همان جایگاهی می‌نماید که عضویت در آن را پذیرفته است و باید خودش را مدیون آن مجموعه بداند .

یکی از عواملی که بر کاربرد آموزش و پرورش تاثیر منفی گذاشته و می‌گذارد این است که با ماموریت نمودن نیروهایش (که آن هم نه از روی لیاقت و تخصص افراد ) بلکه از روی سیاسی و حزبی ، موافقت می‌نماید و روز به روز شان و منزلت اولیه آموزش و پرورش را تحقیر و موجب تاثیر منفی و بی انگیزه کردن سایر نیروها می‌نماید.

اگر می‌خواهیم آموزش و پرورش را تعالی و ارجحیت بدهیم باید مجلس آتی در تهیه قانونی برای منع انتقال و ماموریت‌های بی اساس و غیر ارزشی ، در آموزش و پرورش چاره اندیشی نماید تا این شبهه در ارکان وزارتخانه زدوده شود که اگر می‌خواهیم از لحاظ مادی‌گرایی و رفاه طلبی به جایی برسیم باید از آموزش و پرورش انتقال یافت .

به امید روزی که دریابیم که اگر به دنبال داشتن جامعه ای پاک و داشتن جوانانی انقلابی و تربیت نسلی متدین و خدمتگزار هستیم ، بدانیم که خروجی این امر از تونل آموزش و پرورش است

 

 

  • نویسنده : ایرج احمدی کوشکی مدرس دانشگاه
  • منبع خبر : پایگاه خبری زاگرس کوهدشت