مسعود سلطانی فر بعد از آنکه موفق نشد از مجلس رای اعتماد بگیرد، با اصرار آقای رئیس جمهور در آبان ماه ۱۳۹۵ به وزارت ورزش رسید. از آبان ۱۳۹۵ تا این لحظه، ۶ تغییر مدیریتی در استقلال رخ داده است. همین برو بیاهای پر تعداد افرادی به اسم مدیرعامل و عضو هیئت مدیره به استقلال گویای عمق فاجعه و نادیده گرفتن علاقه‌ی میلیون ها هوادار است.

جالب اینکه وزیر ورزش و جوانان در برابر انتقادات، حاضر به پاسخگویی نیست و معمولا پیاده نظام‌ها را به تقابل با منتقدان می‌فرستد و جالب‌تر آن که، کسانی که منصوب وزارت ورزش در این باشگاه هستند و مسیر ورودشان به این عرصه به شدت مبهم و جای سوال است و اغلب نسبتی با ورزش ندارند، در مقام پاسخگویی و دفاع از تصمیمات غلط برمی‌آیند.
تمام این اتفاقات نشانگر یک مسئله است و آن هم اینکه نگاه مسئولان ورزش، نه دلسوزانه بلکه منفعت‌طلبانه بوده و مدیریت این تیم به محله‌ی برو و بیا تبدیل شده است تا جایی که هر سه، چهار ماهی سر و کله یک نفر به عنوان مدیرعامل و سرپرست پیدا می‌شود و هنوز با میزکار خود آشنا نشده است با جهت و بی جهت باید صندلی ریاست را به یکی دیگر از«دوستان»! واگذار کند، دوستانی که بر هیچ کس صلاحیت و مشروعیت مدیریتی آنان مشخص نبوده است!
آخرین دست پخت مدیران دست نشانده‌ی مسعود سلطانی فر برمیگردد به روزهای آخر لیگ قبل و تنش‌هایی که آقای سعادتمند با دلایل واهیِ برگرداندن آندره‌آ استراماچونی، با فرهاد مجیدی به مشکل خورد و همین امر باعث برکناری او و گذاشتن مربی موقت و در ادامه آوردن محمود فکری گردید و این پروسه امسال هم برای این تیم طی شد و در آخر فکری اخراج و فرهاد مجیدی جایگزین شد.
نسخه‌ی وزارت ورزش در ۴ سال برای استقلال: ده سرمربی و ۶ مدیرعامل و سرپرست!!
تا کی قرار است این دور باطل ادامه پیدا کند الله اعلم و یا شاید خرداد  ۰۱۴