سر صبحی دلِ من ملت دانا می‌خواست مملکت، دست جهانگیرِ توانا می‌‌خواست مسأله، ملی و حیثیتی است ای‌مردم! درک مطلب، به‌خدا! دیده ے بینا می‌خواست ملت از خوابِ شبانه، همه بیدار شوید. رستن از ظلمت شب، عزم تماشا می‌خواست ناگهان گفت: که حاجی شده‌ای موی دماغ ادبیات سخیفانه!…مدارا می‌خواست؟! نگذارید که کشور به عقب برگردد! دولت […]

سر صبحی دلِ من ملت دانا می‌خواست
مملکت، دست جهانگیرِ توانا می‌‌خواست

مسأله، ملی و حیثیتی است ای‌مردم!
درک مطلب، به‌خدا! دیده ے بینا می‌خواست

ملت از خوابِ شبانه، همه بیدار شوید.
رستن از ظلمت شب، عزم تماشا می‌خواست

ناگهان گفت: که حاجی شده‌ای موی دماغ
ادبیات سخیفانه!…مدارا می‌خواست؟!

نگذارید که کشور به عقب برگردد!
دولت سوم روحانی، یک امضاء می‌خواست

کرده بر نائب برحقِ امامم توهین
دل من سیلیِ محکم به دهان را می‌خواست

نامزدِ تب‌زده ے واجدِ حداقل…
طالبان خوانده مرا، فرصت حاشا می‌‌خواست

دارم از مرز جنون می‌گذرم بی‌تردید
طرزِ فکر پوپولیسم، قدرت اجرا می‌خواست

بزنم خنجر و خود را بکشم، کافی‌نیست
بازی مکر در این رابطه افشا می‌خواست

ناشناسی که زده  رنگِ قناری بر تن
نفسِ گرمِ مرا، خشکی صحرا می‌خواست

برحذر شو! دل بی‌تابم از اصلاح طلب
نکبتِ غربزده، عزتِ ما را می‌خواست

  • نویسنده : کبری رحمتی (بی تاب)
  • منبع خبر : مژده خبر