صید مراد ساکن یکی از شهرهای غرب کشور- که راضی به نوشتن نام خانوادگی و شهرش نیست- به عنوان یک شاهد زنده وعینی راز عدم توسعه ورزشگاه فرح(تختی) ونیز جنایات فرح پهلوی در مسیر این پروژه را در گفتوگو با خبرنگار ما افشا کرد و گفت :قبرستانی را تخریب کرده و دهها نفر زیر دیوار مردند و درکنار بی توجهی و بی رحمی به هیچ کس اجازه گفتگو و نوشتن در این زمینه داده نشد.!
ماحصل این گفتوگو به شرح زیر است که باهم می خوانیم:
ورزشگاه فرح سابق، به دستور فرح و با تخریب قبرستان زرتشتیها و مرگ دهها نفر. ساخته شد.
به گزارش مژده خبر، خاندان پهلوی در دوران حکومت خود بر مردم ایران، ظلمها و جنایات بزرگی انجام داده اند که بسیاری از این ظلمها. جنایات هنوز برملا نشده است.
یکی از این جنایات، مرگ دهها نفر در زیر آوار دیوار ورزشگاه فرح سابق است.
همچنین دستور تخریب قبرستان قدیمی زرتشتیها نیز با پیگیری خود فرح و علی رغم مخالفت اولیه زرتشتیها برای ساخت این ورزشگاه انجام شد.
اتفاقاتی که هیچ کدام از آنها نه در رسانه ای منتشر شد و نه کسی در خصوص آن صحبت کرد.
راه اترک در خصوص این موضوع با شاهدی زنده که در بتن کار بوده بعد از حدود ۵۳ سال، گفتگو کرده است.
گفتگویی که می تواند یکی از جنایت خاندان پهلوی را برملا کند.
صید مراد که الان حدود ۷۴ سال سن دارد به ما گفت: جوان بودم و چون در محل زندگی ما و حتی در استان فعلی ما در آن زمان، فرصت شغلی کم بود برای امرار معاش خیلی از جوانها راهی تهران می شدند و من هم از این قاعده مستثنی نبودم.
جاهای مختلفی کار کردم که یکی از آنها، همین ورزشگاه فرح که امروز به آن تختی می گویند، است.
او که آن زمان کار ساختمانی و بنایی می کرده، می گوید: برای کار ایستاده بودیم که فردی آمد و کارگر و بنا خواست و ما هم از خدا خواسته با او همراه شدیم.
او ما را به محلی در اطراف تهران برد .
در آنجا تابلویی بود که روی آن نوشته بود: قبرستان زرتشتیها.
گفتند: اول باید این قبرستان تخریب شود و بعد کار شما که ساخت ورزشگاهی به نام فرح است، شروع می شود.
در محوطه این زمین ساختمانی بود که ماموران نظامی در آن مستقر بودند.
ظاهرا عده ای که احتمالا زرتشتی بودند، مخالف تخریب قبرستان خود بودند که بعد مشخص شد این نیروهای نظامی برای جلوگیری از اعتراض آنها اینجا هستند و تا آخر پروژه هم آنجا ماندند.
خلاصه اعتراضات آنها راه به جایی نبرد و علی رغم این اعتراضات که سرکوب شد، قبرستان هم تخریب شد.
هیچ فردی به هنگام تخریب قبرستان برای پوشش خبری آن تخریب، علی رغم بزرگ بودن خبر، به آن محل نیامد.
کارگران زیادی جمع شده بودند تا این ورزشگاه در مدت سه سال ساخته شود.
شنیدیم طراح این ورزشگاه شخصی به نام جهانگیر درویش است که هنوز هم گفتند: این فرد زنده است.
چند مدتی در این پروژه کار کردیم.
عده ای مشغول ساخت دیوار بزرگی در اطراف زمین بودند و بقیه هم طبق نظر مهندس و معماران مشغول به کار بودند.
در یکی از روزهای فکر کنم ۱۳۴۹، باد و طوفان بسیار شدیدی در محل آمد که خیلی آزاردهنده بود.
ما در محوطه ورزشگاه پناه گرفتیم تا از خاک و سنگریزه ها در امان باشیم.
عده ای از کارگران که ، کارهای بیرونی ورزشگاه را انجام می دادند، برای فرار از طوفان به کنار دیوار بزرگ ورزشگاه پناه آوردند.
ما آنها را دیدیم که در کنار دیوار آمدند و در پناه دیوار ایستادند.
ناگهان دیوار که دیوار قطوری هم بود(دیوار ۳۰ سانتی متری) روی آنها آوار شد.
خیلی وحشتناک بود.
صدای فریاد کارگران بلند شد و ما بلافاصله به سمت محل حادثه آمدیم!
وحشتناک بود، بیش از ۲۰ نفر کشته شدند و چندین نفر هم مجروح شدند.
حادثه خیلی بزرگ بود ولی به هیچ کس اجازه ندادند در این خصوص با رسانه ها تماس بگیرند که البته چون بیشتر کارگران هم شهرستانی بودند و سواد آنچنانی هم نداشتند، چون طرف مقابل آنها، خاندان پهلوی به خصوص خود فرح، بود و در محل ورزشگاه هم آن پاسگاه نظامی بود، جرات اعتراض نداشتند.
صید مراد در حالی این اتفاقات را تعریف می کرد که انگار دوباره جنازه هموطنانش را در زیر آوار دیوار می دید.
او به خبرنگار ما گفت: هنوز هم بعد از ۵۰ و خورده ای سال از آن اتفاق، وقتی یاد آن حادثه می افتم، دلم می گیرد.
یاد خانواده های آنها می افتم که چگونه حق نان آوران آنها با پرداخت مقداری پول و در حالی که هیچ بیمه ای هم در کار تبود، پایمال شد.
صیدمراد، حالش با گفتن این حرفها، متغیر شد و از ما عذرخواهی کرد.
ولی از ما خواست با انتشار این گفتگو حتی بعد از گذشت بیش از ۵۰ سال، اگر شود حق آن خانواده ها با پیگیری اسناد این پروژه و حتی افراد باقی مانده که مطلع در این پروژه بودند مانند مهندس درویش، از خاندان پهلوی گرفته شود.
یکی از قدیمی ها در این خصوص به خبرنگار ما گفت: شنیدم که این پروژه قرار بوده یک مجتمع چندمنظوره باشد ولی در همان حد یک ورزشگاه زمین چمن باقی مانده و به نظر من علت آن همان باور قدیمی ما است که می گفتیم: وقتی خونی به ناحق پای کاری ریخته شود، آن کار به سرانجام نخواهد رسید.
گفتنی ست؛ صیدمراد، ساکن یکی از شهرهای غرب کشور است.که در صورت اجازه یافتن و راضی کردن وی مشخصات کامل و دقیق اطلاع رسانی میشود.
گزارش و گفت وگوی اختصاصی از: رضا جامی
- منبع خبر : مژده خبر
Saturday, 21 December , 2024