دیر زمانی است که آینه ها مدیون خون تواند ،که هر قطره آن اکسیر درخشش آینه هاست. دیرزمانی است که در هزار توی پر رمز و راز عشق خفته و موج موج درد وداع رامهمان لحظه های آبی حیات کرده ای.
دیر زمانی است که در من کسی تو را مویه می کند و با هزار آینه هم نوا گیسو گتو شده است، دست در جیبش می کند و آخرین صفحه دفترچه خاطراتت گویاترین ترجمه روح بلند توسط اعضای پیکر زخم آشنایت ،نوشته بودی :«لحظاتی بعد به شما آرامش می دهند، آرامش ابدی.دیگر شما را زحمت نخواهم داد، دیگر شب و روز شما را استثمار نخواهم کرد دیگر به شما بیخوابی نخواهم داد.و شما نیز دیگر از خستگی فریاد نخواهید کشید. از درد شکنجه از بی غذایی و سرما و گرما شکوه نخواهید کرد. آرام و برای همیشه در سینه ی نرم خاک آسوده خواهید بود؛اما این لحظات حساس لحظات وداع با زندگی باعالم، لحظات لقای پروردگار ولحظات رقص من در برابر مرگ باید زیبا باشد».
افق شفق گون نگاهم از مرور خاطره ی خونین شعله های خورشیدی است.پرتپش تر باد!

۳۱خرداد سالروز شهادت دانشمند عارف شهید مصطفی چمران و روز اساتید بسیجی گرامی باد.