شهید سنجر سلیمی در بیستمین روز سال ۱۳۴۵ در کرمانشاه به دنیا آمده و در ۱۵ مرداد ۱۳۶۱ در قصرشیرین به شهادت رسید.
تا سوم راهنمایی بیشتر درس نخوانده بود که حال و هوای جبهه او را به خود خواند. از همان اول هم عاشق شهادت بود. سن و سال کم مانعش شد. ۱۶ساله بود که چند بار به بسیج مراجعه کرد و تشکیل پرونده داد. اما هر بار پدرش پرونده را پس میگرفت. آخرِ کار، چاره را در آن دید که با مسئول ثبت نامها صحبت کند تا به محض تشکیل پرونده برای دورهی آموزشی اعزامش کنند. ۲۰ روز در شیراز به آموزش مشغول بود. در بازگشت به پادگان ابوذر اعزام شد. در یکی از مرخصیها با مادرش به مزار شهدا رفت. عدهای شهیدی را مشایعت میکردند تا به سینهی خاک بسپارند. مادر با دیدن این صحنه به فکر فرو رفت. سنجر به مادرش گفت: «روزی من هم مثل او شهید میشوم و تو باید برای تشییع من بیایی؟» اشک در چشمان مادر حلقه زد. گفت: «اصلاً نمیخواهد جبهه بروی». اما سنجر از خیلی وقت پیش خود را آمادهی شهادت کرده بود و انتظارش را میکشید. در تاریخ ۱/۵/۶۱ نامهای به خانواده نوشت.
حضور محترم پدر و مادر گرامی و عزیزم سلام میرسانم، اگر من شهید شدم ناراحت نشوید چون من ادامهدهنده راه سرور شهیدان حسین ابن علی (ع) هستم چون او در راه اسلام و دفاع از سرزمین اسلامی به شهادت رسیده، من هم راه او را پیش میگیرم. پس مادر جان برای رزمندگان دعا کنید که دعای شما پیش خداوند مستجاب میشود.
سرتان را به درد آوردم گریه نکن مادر، خداحافظ
فرزند برومند شما سنجر سلیمی
چهارده روز بعد در قصرشیرین به آرزوی دیرینش رسید و پر زنان به جرگهی شهدا پیوست.
گزیدهای از وصیتنامه:
خدایا عمرم را به شهادت ختم کن، هدف من از این سفر امر به معروف و نهی از منکر است و خواسته ام از این حرکت اصلاح مفاسد است و اصلاح و زنده کردن سنت جدم رسول الله (ص) و راه و رسم پدرم علی بن ابیطالب (ع) است. پس هرکس این حقیقت را از من بپذیرد و از هدف من پیروی کند راه خدا را پذیرفته و هرکس رد کند و از هدف من پیروی نکند من با صبر و استفامت راه خود را در پیش خواهم گرفت.
یادش گرامی و راهش پر رهرو
- نویسنده : اعظم جعفری
- منبع خبر : مژده خبر
Saturday, 21 December , 2024