گزینهها کم نیست، از واقعی هایی مثل ضرغامی وجلیلی گرفته تا شوخیهایی مثل سعید محمد وعلی مطهری. این وسط نام رئیسی هم به عنوان یک گزینه با پتانسیل رأی آوری بالا مطرح است و حتما بعضی کاندیداها با حضور او انصراف خواهند داد. شاید مدافعان حضور او در انتخابات بعدی، رأی شانزده میلیونی در انتخابات گذشته و خوشنام بودنش بین مردم بخاطر عملکرد چندسال اخیرش در قوه قضائیه را هم دو امتیاز مثبت و مهم بدانند.
اما بنظر من “حضور رئیسی در انتخابات” فارغ از اینکه رأی بیاورد یا نیاورد، غلط است و بیش از آنکه فرصت ساز باشد، فرصت سوز است و هزینه زا. چرا؟
اول) اسفند نود و هفت، رهبری در حکم انتصاب رئیسی برای قوه قضائیه او را انتخابی برای تحقق چنین هدف مهمی دانستند: ” تحوّلی متناسب با نیازها و پیشرفتها و تنگناها در قوهی قضائیه صورت گیرد و دستگاه عدالت با نَفَسی تازه و انگیزهئی مضاعف و نظم و تدبیری حکمتآمیز، دوران جدیدی را که زیبندهی گام دوم انقلاب است، با قدرت و جدیت آغاز کند.” رئیسی در این دو سال، تغیرات مثبت فرمی و محتوایی خوبی را کلید زده و البته هنوز در آغاز راه است. اگر رأی بیاورد و رئیس جمهور شود، روند اصلاحی مثبت او در قوه قضائیه متوقف خواهد شد و قطار قوه به ریلهای های قبلی باز خواهد گشت. همین الان بین رئیسی و مسئولین رده بعد قوه، مثل منتظری دادستان و اژهای و مرتضوی دیوان عالی کشور فرسنگها فاصله است.
دوم) آقای رئیسی اسفند نود و چهار توسط رهبری به تولیت آستان قدس منصوب و خرداد نود و شش وارد انتخابات شد. طبیعی است در صورت رأی آوری و رئیس جمهور شدن، از آستان قدس استعفا میداد و رهبری باید فرد دیگری را منصوب میکردند. حالا هم اسفند نود و هفت توسط رهبری به ریاست قوه قضائیه منصوب شده و اگر خرداد هزار و چهارصد رأی بیاورد، طبیعتا قوه قضائیه را تحویل خواهد داد و رهبری باید فرد دیگری را منصوب کنند. اینکه رهبری حکم بلندمدت برای کسی بزنند و او یکی دو سال پس از هر انتصاب، به نیت خدمت در جایگاهی دیگر، عزم کنار رفتن از آن مسئولیت نصب شده توسط ایشان را بکند کمی غیرجالب نیست؟ آیا مخالفینی که میگفتند اقدامات رئیسی در آستان قدس، تبلیغاتش برای انتخابات است، حالا با ورود مجددش به انتخابات، نخواهند گفت اقداماتش در قوه قضائیه نیز “اهداف انتخاباتی” داشته؟ و مگر الان حتی درباره سفر عراقش چنین نمیگویند؟
سوم) رئیسی در فضای دوقطبی سخت نود و شش، شانزده میلیون رأی آورد. پس از آن هم در قوه قضائیه بخاطر اقدامات خوبش بیش از پیش محبوب شد. اما باید به این نکته دقت کرد که رمز موفقیت او در قوه، “زیست و تجربه چهل سالهاش در سیستم قضایی” بود. او برخلاف آقایان هاشمی شاهرودی و آملی که با تجربه کار خارج از قوه به ریاست آن منصوب شدند و همین مساله به پاشنه آشیلشان تبدیل شد، یک رجل قضائی با سابقه بود که با زیر و بم قوه آشنا بود. اما نسبتِ او با قوه مجریه و کار اجرایی چیست؟ “عدم شناخت از نزدیک و واقعی و عدم زیست و تجربه در آن” . مسالهای که دقیقا مهمترین نقطه ضعف یک رئیس جمهور است. درِ گوشی بگویم که برخی در لایههای چندم ذهنشان معتقدند کسی که ممکن است روزی، گزینهی رهبری آینده نظام باشد، بهتر است یک بار رای مردم را نیز در کارنامه داشته باشد. این تحلیل توجه ندارد که اگر رئیسی بیاید و رأی نیاورد، برای بار دوم در دو انتخابات مداوم شکست در کارنامهاش ثبت شده است. اگر هم رأی بیاورد، تجربه نشان داده بالاخره هیچ رئیس جمهوری در ایران، وقتی دولتش تمام میشود محبوب نیست. و این برای کسی که ممکن است جزو گزینههای رهبری باشد، بد که نه، بدتر است.
نتیجه: در انتخابات ۹۶، خیلی از اصولگرایان معتقد بودند، جدیترین گزینه برای تک دورهای شدن روحانی، رئیسی است. پیام غیرمستقیم بازنمایی سیاسی_ رسانهای حضورش در انتخابات هم این بود که او “برگ برنده نظام” و “گزینه مطلوب اراده مقامات عالی نظام” است. هفده فروردین نود و شش دریادداشتی نوشتم: “گویا جمناییها و مشتاقان آمدن آقای رئیسی حواسشان نیست اگرکسی که آنها میکوشند به عنوان «گزینه رهبری» درانتخابات معرفی کنند «ببازد» چه آثار زیانباری دارد. اشتباه تلخی که در سال ۷۶هم توسط جریان حزباللهی تکرار شد و «ناطقنوری» به عنوان «گزینه رهبری و نظام» برای راینیاوردن خاتمی مطرح شد.” حالا هم عمیقا معتقدم”آوردن رئیسی به انتخابات هزار و چهارصد” یک “پوست موز” است که دوستان ناآگاه، ناشیانه وشاید حسودانِ آگاه، عامدانه زیر پایش میگذارند. اشتباهی که نتیجهاش سوختن فرصت اصلاح ساختاری وبلندمدت قوه قضائیه و شاید سوختن یک گزینه خوب برای مراحل بعدی نظام باشد. کاش بگذاریم سید ابراهیم رئیسی، این سید دوست داشتنی،” ملی”و “مردمی” بماند.
- نویسنده : امین فرجی
- منبع خبر : مژده خبر
Saturday, 21 December , 2024