خبرنگاران و اصحاب رسانهایها مظلومند. هم از بیمهری مسئولان و سختی کار و عدم امنیت شغلی میرنجند هم از کسانی که در لباس مدیر رسانه فقط نگاهشان به حمایتهای ارشاد از قبیل یارانه و آگهی دولتی است و به چهره و کرامت حرفه ایشان لطمه میزند. روزنامههایشان را میبینی دریغ از یک مطلب تولیدی. از آن بدتر دریغ از یک نسخه روی کیوسک و پیش روی مخاطب.
این روزها اتفاق مثبتی در معاونت مطبوعاتی افتاده که صدای اصحاب یارانه ( بخوانید شبه رسانهها ) را درآورده است.
علت این ماجرا و سروصدا چیست؟
۱- طبق ماده ۴۶ قانون مطبوعات و ماده ۳۱ آیین نامه اجرایی رسانههای چاپی باید نیروهایشان را بیمه کنند و اگر لیست بیمه نداشته باشند یارانه به آنها تعلق نمیگیرد و حمایت نمیشوند.
۲- معاونت مطبوعاتی اعلام کرده است روزنامههای کثیرالانتشاری که به دنبال کسب آگهیهای دولتی هستند باید حداقل امتیاز ۴۰ را از ۱۰۰ کسب کنند و تا شهریور باید امتیاز خودشان را ۴۰ برسانند.
برای رسانههای استانی و شهرستانی نیز حداقل امتیاز ۲۵ در نظر گرفته شده است.
۳- روزنامهها باید حداقل ۸ صفحه باشند و به صورت منظم منتشر شوند.
۴- روزنامه های کثیرالانتشار باید حداقل در ۱۷ استان هرکدام ۵۰ نسخه عرضه شوند. در واقع حداقل ۸۵۰ نسخه را به شهرستان بفرستند و در ۱۱۰۰ کیوسک تهران نیز مجموعا ۱۵۰ نسخه توزیع کنند.
شرایطی که اعلام شده، حداقلترین شرایط ممکن است. اما اصحاب یارانه که خود را اصحاب رسانه میخوانند حتی به این شرایط حداقلی نیز راضی نیستند و درصدد هستند بدون داشتن نیروی بیمه شده، بدون انتشار نسخهی چاپی و بدون ارسال آن به شهرستانها و استانها و حتی کیوسکهای مطبوعاتی ، یارانه دولت را بدون انتشار و فقط با نسخههای پیدیاف دریافت کنند.
اساسا رسانهای که به نیروی انسانی خود اهمیت نمی.دهد و آن را سرمایه خود نمیداند، طبعا نیروی بیمه شده نیز ندارد. حتی مطلب تولیدی نیز ندارد.
متاسفانه بسیاری از اصحاب یارانه که نام رسانه را یدک میکشند فقط یک امتیاز هستند ولاغیر. و نسخهی پیدیاف خود را با کپی کردن مطالب سایتها و خبرگزاریها و عکسهای آنان پر میکنند.
طبعی است مدیر چنین رسانهای بهدنبال انتشار رسانه و کار رسانهای نیست. به دنبال دستبرد زدن به بیتالمال است. متاسفانه چون یک امتیاز دارد، این حق ناحق را برای خود قائل است که مطابق قوانین غلط گذشته، همچنان دست در حیب دولت و بیتالمال کند.
سیستم پرداخت یارانه مطبوعاتی از گذشته پر اشکال و ایراد بوده و هست. اکنون باید به معاونت مطبوعاتی یادآور شد این یارانه حق نشریات و روزنامههای است که اولا منتشر میشوند و دوما موثر هستند.
نشریهای که منتشر نمیشود و تنها هنر مدیر آن این است که نسخهی پیدیاف تهیه کند چرا باید یا آنها بگیرد؟
این نشریات حتی از سایتهای خبری نازلتر و حقیرتر هستند. حداقل برخی از سایتها برای آنکه دیده شوند مجبور به تولید مطلب هستند.
معاونت مطبوعاتی باید ملاک پرداخت یارانه را توزیع روزنامه در کیوسکهای مطبوعاتی بداند.
معاونت مطبوعاتی نگران تعطیلی رسانههای اصحاب یارانه نباشد روزنامهای که منتشر نمیشود اگر یارانهاش قطع شود، ثواب است. زیرا حق دیگران به ناحق نمیرسد.
مدیر رسانهای که حاضر نیست حداقل هزار تا دو هزار نسخه روزنامه را هر روز منتشر کند، و نیروی کیفی و خبرنگار بیمه شده ندارد، چرا باید به نام روزنامهنگاران و خبرنگاران یارانه بگیرد و تام و تمام آن به جیب مدیر رسانهای برود که اساسا چاپ نمیشود؟؟
پس چنین دفتری اگر تعطیل هم شود( به جز خود مدیر آن امتیاز) حتی یک نفر نمیگوید از کار بیکار شدم و خرج زندگیام قطع شد. زیرا اصلا بود و نبود آن امتیاز و نخسهی پیدیافی هیچ لطف و کمکی به قوام نظام رسانه ای کشور نمیکرد؟
واقعا دادن پول نفت مردم به عنوان یارانه و آگهی دولتی به اصحاب یارانه چه توجیهی دارد؟
شاید لازم باشد بدانید که ۳۳۰ روزنامه در کشور داریم که ۱۷۰ تای آنها سراسریاند و تمام آنها آگهی دولتی و خصوصی و یارانه می گیرند. اما چند تا از آنها منتشر میشوند و روی کیوسکهای مطبوعاتی میآیند؟ این اگر فساد و رانت نیست چیست؟
آیا میدانید که ۸ هزار مجله مجوزدار در در کشور داریم که آن هم حکایتی دارد. در کتابفروشی ها و کیوسکهای مطبوعاتی چند مجله میبینید؟ این اگر فساد و رانت نیست چیست؟
چرا معاونت مطبوعاتی دستهای آلودهی اصحاب یارانه را قطع نمیکند تا کمکی به نشریات واقعی شود؟
الحق و الانصاف در همین وانفسا هم روزنامهی خوب داریم هم مجلهی خوب. حیف که اصحاب یارانه نمی گذارند آن ها دیده شوند.
امضا محفوظ
باشگاه روزنامهنگاران ایران
https://t.me/JournalistsClub1/2673
Monday, 30 December , 2024