آمارها حاکی از این است که در سال های اخیر چند هزار فارغ التحصیل دانشگاهی حتی در مقطع دکتری از بیکاری رنج میبرند.
بیکاری فارغ التحصیلان در سالهای اخیر از اهمیت خاصی برخوردار شده است. این موضوع زمانی به یک چالش اساسی تبدیل شد که کشور با رشد روز افزون جمعیت دارای تحصیلات عالی که به نوبه خود نتیجه افزایش بیش از حد ظرفیت دانشگاهها و مراکز آموزش عالی بود، مواجه شد.
در عین حال افزایش ظرفیت دانشگاهها و مراکز آموزش عالی، منجر به عدم تعادل بین فرصتهای شغلی موجود و نیاز واقعی بازار کار و جمعیت فارغ التحصیل دانشگاهی شده است.
از طرفی رابطه میان تخصص و بسیاری از شغل ها رابطه ای معکوس است یا حتی بسیاری از متخصصان در شغل هایی مشغول به کار می شوند که اصلا ارتباطی با تخصصشان ندارد.به همین دلیل گاه می بینیم که چون فارغ التحصیلان در رابطه با تخصصشان شغل مربوطه را نمی یابند فلذا ترجیح می دهند تا یافتن شغل مربوطه بیکار و در جستجوی شغل مورد نظرشان باشند.
از طرف دیگر حقوق و دستمزد ناچیز با ساعت های کار طولانی و غیر تخصصی باعث می گردد که گاه یک فرد تحصیل کرده بیکاری را تا یافتن یک شغل متناسب ترجیح دهد.
بیکار ماندن جوانان تحصیل کرده سبب بروز حالات افسردگی، بی هدفی، ناامیدی، بی انگیزگی و بی ارزشی برای این قبیل افراد می گردد. زیرا کار و شغل از جمله موقعیت هایی است که سبب ایجاد انگیزه، خلاقیت، هویت و ارزشمندی در بین افراد می شود و تا زمانی که جوان بیکار باشد، سعی در انزوا و عدم حضور در میان افراد خانواده و اجتماع می کند، زیرا احساس می کند فرد بی ارزش و بی هدفی است که عمر خود را بیهوده در راه تحصیل صرف نموده است و این حالات می تواند زمینه ساز گرایش به آسیب هایی هم چون اعتیاد را نیز در پی داشته باشد.
علاوه بر این که جوانان نسبت به آینده خویش احساس نگرانی می کنند، خانواده های ایشان نیز نسبت به آینده فرزندانشان چنین احساسی را دارند.
بحث بیکاری جوانان تحصیل کرده به عنوان یک معضل جدی تلقی می شود که اگر چاره اندیشی صحیح و اصولی برای آن نشود، می تواند در آینده به یک بحران جدی برای کشور تبدیل شود.
- نویسنده : دکتر رستم علی اکبری استاد دانشگاه و پژوهشگر
- منبع خبر : مژده خبر
Wednesday, 18 September , 2024